صراط

تنها راه نجات از مرگ... "شهادت" است!

صراط

تنها راه نجات از مرگ... "شهادت" است!

ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم
غافل از آنکه شهادت را جز به "اهل درد" نمی دهند...

طبقه بندی موضوعی

اصلاحات آمریکایی

دوشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۲، ۰۶:۲۵ ب.ظ
و هنگامی که به آنان گفته شود: در زمین فساد نکنید! میگویند: ما فقط اصلاح کننده ایم! 11/بقره

هدف از این مطلب یادآوری برخی از دیدگاه های رئیس جمهور سابق کشور درباره ی موضوعات مختلف و مقایسه ی آن با دیدگاه های امام خمینی(ره) است . ایشان داعیه دار حرکت در خط نظام و انقلاب و امام و رهبری هستن و معتقدن که اصلاحات  ایشان در این چهار چوب قرار دارد. متاسفانه برخی افراد جریان اصلاحات که آقای خاتمی رو با سیب زمینی و تیر چراغ برق مقایسه میکردن ، دوباره میخواهند با تابلو کردن این شیخ ساده لوح، پیاده نظام خود رو برای فتنه های بعدی آماده کنند. گروهی که مسئول مستقیم 2 فتنه ی 78 و 88  و کشته شدن جوانان بی گناه این مرز و بوم و خوشحالی دشمنان نظام(طوری که سران آمریکا و رژیم صهیونیستی صراحتا اسم آقایان موسوی و کروبی رو در سخنرانی های رسمیشون میارن) هستن، دومرتبه قصد دارند با مظلوم نمایی و تخریب طرف مقابل، اصلاحات نامشروع خود را وارد نظام جمهوری اسلامی ایران کنند...

مواردی از تفکرات متضاد سید محمد خاتمی با امام خمینی(ره) :
جناب آقای خاتمی!
**حکم چند خطی امام خمینی(ره) برای شما درباره سرپرستی موسسه کیهان در سال 1359 یک بخش مهم دارد: «متوجه هستید که مطبوعات باید همیشه در خدمت اسلام عزیز و مردم و کشور باشند،؛ و آزادی ها در حدود قوانین مقدس اسلام و قانون اساسی به بهترین وجه تامین شود». دقت می فرمائید که امام(ره( صریحا از «آزادی در حدود اسلام»‌سخن می گویند. اما جنابعالی بعدها از تقابل دین و آزادی سخن گفته و تصریح کرده اید که «اگر دین در برابر آزادی قرار گیرد، این دین است که باید محدود شود نه آزادی»
** آبانماه 1362 زمانی که وزیر ارشاد بودید، حتما به خاطر دارید که حضرت امام (ره)‌ در دیدار با شما و کارکنان وزارتخانه تحت مسئولیت شما فرمودند: «نباید دستمان را پیش دیگران دراز کنیم، تمدن اسلام بر سایر تمدن ها مقدم است» و روزنامه تحت مسئولیت شما-کیهان- این جمله امام را فردای روز دیدار به عنوان تیتر خست خود برگزید. اما شما بعدها سخنانی بر زبان می رانید که گویی دقیقا در رد فرمایشات آن روز امام(ره) است: «در زندگی قومی که عزم تعالی و پویایی کرده است هیچ تحول کارسازی پدید نخواهد آمد مگر آنکه از متن تمدن غرب بگذرد... سخن کسانی که می گویند ابتدا باید خرد غربی را پذیرفت تا توسعه بیاید سخن بیراهی نیست و این سخن را کامل کنم که علاوه بر خرد و بینش غرب باید منش غربی متناسب با این بینش را نیز پذیرفت».
** حتما این سخنان امام خمینی(ره) درباره حکم اعدام سلمان رشدی در سال 1367 را به خاطر دارید: «ترس من این است که تحلیل گران امروز، ‌10 سال دیگر بر کرسی قضاوت بنشینند و بگویند که باید دید فتوای اسلامی و حکم اعدام سلمان رشدی مطابق اصول و قوانین دیپلماسی بوده است یا خیر؟ و نتیجه گیری کنند که چون بیان حکم خدا آثار و تبعاتی داشته است و بازار مشترک و کشورهای غربی علیه ما موضع گرفته اند،‌پس باید خامی نکنیم و از کنار اهانت کنندگان به مقام مقدس پیامبر و اسلام و مکتب بگذریم!».
 سال 1377 یعنی دقیقا همان «10 سال دیگر»ی که امام از آن ترسیده بودند،‌ جنابعالی در حاشیه پنجاه و سومین مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک فتوای امام(ره) درباره اعدام سلمان رشدی را مسئله ای فقهی و پایان یافته اعلام کردید. فکر نمی کنید که منظور امام در سال 1367 «دقیقا» شما بوده اید؟
**6 مهرماه 1360 صحن علنی مجلس شورای اسلامی را حتما به خاطر دارید؛ آنجا که آقای بازرگان در پاسخ به بیانات امام خمینی (ره) که منافقین را مزدوران آمریکا نامیده بود، اظهار داشت :‌ «این جوانان جانباز در خانواده های آمریکایی زائیده و بزرگ نگشته اند که بتوان مزدورشان خواند». شما در آن زمان یادداشتی در کیهان نوشتید و استدلال های خوبی در رد سخنان آقای بازرگان ارائه کردید. پرسیدید «آیا شاه مخلوع که گوی سبقت را از همه حکمرانان جهان سوم در سوق دادن کشور به سوی وابستگی تام به غرب و خصوصا آمریکا... ربوده بود،‌ در خانواده آمریکایی زاده شده یا از آمریکا برگشته بود، یا اینکه شاه، آمریکایی نبود؟».
 اما در کمال تعجب سال ها بعد در جریان فتنه 88 در پاسخ به بیانات رهبر انقلاب درباره دخالت خارجی در فتنه، دقیقا مانند واکنش بازرگان به فرمایشات امام، «انتساب حرکت سالم مردم به بیگانگان»‌ را «جلوه ای از سیاست های نادرست» دانستید. البته این را هم اضافه کنیم که درباره اظهارات آن روزتان در کیهان درباره آقای بازرگان نیز اظهار ندامت کرده اید، یعنی از تائید رویکرد امام در آن دوران نیز پشیمان هستید.

** شما در اواخر دوره ریاست جمهوری‌تان، جزوه ای به نام «نامه ای برای فردا» نوشته و منتشر کردید. در آنجا «مشروعیت» همه قدرت ها را مستقیم و غیر مستقیم برآمده از «مردم»‌ خواندید و از اینکه رویکردهای سکولاریستی جریان متبوعتان در ایران به نام دین ستیزی مورد مخالفت قرار می گرفت، اینگونه با متهم کردن مخالفان به استبداد گله کردید: «استبداد زدگی درد مزمن و مشترک جامعه ماست... متاسفانه حتی مفاهیم غربی هم، وقتی به یک فضای استبدادزده پای می نهند، ‌تحریف هم می شوند و این که در این مسیر سکولاریسم مبدل به دین ستیزی می شود، از این قاعده برکنار نیست».
 نظر شما را به این فرمایشات امام خمینی(ره) درباره سکولاریسم جلب می کنم: «به گوش ما خوانده اند که فقها جز مسئله گفتن کاری ندارند و هیچ تکلیف دیگری ندارند. بعضی هم نفهمیده باور کرده و گمراه شده اند. ندانسته اند که اینها نقشه است تا استقلال ما را از بین ببرند و همه جهات کشورهای اسلامی را از دست ما بگیرند و ندانسته به بنگاه های تبلیغات استعماری و به سیاست آنها و به تحقق هدف های آنها کمک کرده اند. موسسات تبلیغاتی استعماری وسوسه کرده اند که دین از سیاست جداست، روحانیت نباید در هیچ امر اجتماعی دخالت کند، فقها وظیفه ندارند بر سرنوشت خود و ملت اسلام نظارت کنند. متاسفانه عده ای باور کرده و تحت تاثیر قرار گرفته اند و نتیجه این شده که می بینیم. این همان آرزویی است که استعمارگران داشته اند و دارند و خواهند داشت».
** به نظر شما ریشه این همه تباین نظری میان افکار شما و اندیشه های امام(ره) در کجاست؟ امام راحل پدر بزرگوارتان را «یکی از پر فروغ ترین چهره های تقوا و خلوص و ایمان» می دانند. نقلی مشهور از پدرتان هست که درباره وزیر فرهنگ شدن شما در دوران نخست وزیری آقای میر حسین موسوی اظهار نگرانی کرده و فرموده اند: «خطرناک است، پسر من غربزده است». پس از گذشت بیش از سه دهه، این تعبیر پدر را تا چه اندازه دقیق و صحیح می بینید؟ آیا همین غربزدگی شما مبنای فاصله گرفتنتان از خط امام بوده است؟ به نظرتان انتقادات وارده بر شما چقدر با این تعبیر پدر بزرگوارتان همخوانی و همسویی دارد؟
 آقای علی مطهری فرزند شهید دانشمند مرتضی مطهری نیز نقل می کند که وقتی درباره رفتن به آلمان با شهید مطهری مشورت کرده اید ایشان مخالفت کرده‌اند و چه بسا که استاد از تاثیرپذیری شما از فرهنگ و اندیشه غربی نگران بوده اند. چرا شهید مطهری «نگران» این تاثیر پذیری بودند؟ آیا این اختلافات مبنایی شما با اندیشه امام راحل نشان از آن دارد که نگرانی شهید مطهری به جا بوده است؟
شاید به خاط همین موضع گیری هاست که باید عکس آقای خاتمی رو در آهنگ های خوانندگان لس آنجلسی ببینیم.
امام همیشه میگفت:
اسلام بدون روحانیت خطرناک است ...
اما بعدشم اضافه میکرد روحانیت منهای اسلام از اون هم خطرناک تر ...

روزگاری حتی لباس روحانیت هم نقش نهی از منکر داشت ....

آقای   خاتمی!!! اگر عکس موسوی را در چنین مجالسی ببینیم ملالی نیست اما ... جای شما در شو های خواننده های لس آنجلسی نیست .....

راستش را بگویید ... شما مصداق روحانیت منهای اسلام شده اید یا شکر خدا، اِبی و شادمهر و گوگوش مسلمان شده اند ؟؟؟
نسل سوم و چهارم انقلاب اسلامی این سوال را از شما دارند که با توجه به این منش فکری شما، چه نسبت و ارتباطی میان تفکرات شما با اندیشه های امام راحل وجود دارد؟

*******
آیت الله شهید بهشتی در اوایل انقلاب خطاب به حضرت امام(ره) نوشتند:‌ «دوگانگی موجود میان مدیران کشور بیش از آنکه جنبه‏ شخصی داشته باشد، به اختلاف دو بینش مربوط می‌‏شود. یک بینش معتقد و ملتزم به فقاهت و اجتهاد، اجتهادی که در عین زنده بودن و پویا بودن، باید سخت ملتزم به وحی و تعهد در برابر کتاب و سنت‏باشد، بینش دیگر در پی اندیشه‏‌ها و برداشت‏های بینابین، که نه به کلی از وحی بریده است و نه آن‏چنان که باید و شاید در برابر آن متعهد و پای‏بند؛ و گفته‏‌ها و نوشته‏‌ها و کرده‏‌ها براین موضوع بینابین گواه».
دعوای ما با شما ناشی از اختلاف سلیقه در حکومت داری و رویدادهای کوچک و بزرگ اطرافمان نیست. بحث ما بر سر نوع نگاه شما به اسلام است که با نگاه امام خمینی(ره) و در نتیجه مبانی جمهوری اسلامی تضادهای آشکار دارد که در شکل های گوناگون از جمله فتنه 88 خود را نشان داده است.
************************************************************************************************

*بهتر است بگوییم ملت و نظام و کشور پیروز شد و کسی نباید برای خود جایی ویژه باز کند...
*نقش رهبری در پدید آمدن این تحول مهم بود...
*خود به خود فضا عوض شده است، فضایی که پیش آمده فضای متفاوت با گذشته است. مهم این است که ما که خواستار تحقق آرمان‌های انقلاب{!!!} و سربلندی کشور و مردم هستیم، از این فضا چگونه استفاده کنیم...
*این که در آینده چه خواهد شد، من نمی‌دانم و دقیقا نمی‌توانم پیش‌بینی کنم... ممکن است لطمه بزرگی به ما وارد شود و به همین دلیل باید بکوشیم هم دولت را کمک کنیم هم خودمان تلاش کنیم که ان‌شاءالله تا حدودی مشکلات حل شود.
*اکثریت مردم افراط و تفریط{!!!!} را نفی می‌کنند و خواستار تغییر در درون نظام هستند نه تغییر نظام
*امیدوارم همه به این نتیجه برسیم که آزادی این عزیزان و زندانیان به نفع همه است. در درجه اول به نفع انقلاب و مردم و رهبری و همه کسانی که علاقمند به آن‌ها هستیم و بعد به نفع کشور و جامعه.
سید محمد خاتمی
برخی فتنه 88 را تصادفی غیرعمد تصور می کنند که اکنون ملت، به عنوان اولیای دم نظام، با گذشت زمان سرد شده اند و صحنه های جنایت را فراموش کرده اند و آماده اند که رضایت به عفو و رهایی عاملان دهند. آقای سید محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات که یکی از نقش آفرینان اصلی فتنه 88 بوده اند، این تصویر از فتنه را می پسندند و این روزها ظاهرا «دوره تطهیر» را می گذرانند
درباره ی این جمله ی آخر آقای خاتمی هم این توضیح رو اضافه کنم که بهترین حالتی که میتونه برای آقایان موسوی و کروبی پیش بیاد آزادی این 2 نفر هستش؛ ولی آزادی که حداکثر بتونن به عنوان یک شهروند معمولی به زندگیشون ادامه بدن و صد در صد این 2 نفر اجازه نخواهند داشت مثل سابق فعالیت کنن.
حالت دیگه ای هم که هستش اینه که با فشارهایی که  بعضی افراد معلوم الحال از داخل و بیرون به آقایان موسوی و کروبی میارن، باعث بشه که از مواضع قبلیشون توبه نکنن و بدتر این که بر مواضع ناحقشون تاکید هم داشته باشن. اون موقع اصلا بعید نیست که درخواست های مردمی واسه ی اعدام اینا شروع بشه و اون موقع هستش که باید فاتحه ی جریان اصلاحات رو خوند...
 در نتیجه برای یه بار هم که شده سیاست بازی و زرنگ بازی و احمق فرض کردن بقیه(تدلیس سیستماتیک و...) رو کنار بذارین و با حسن نیت و تدبیر عمل کنید.

جریان اصلاحات خیلی باید دقت کنند که در امتحان های زیادی که در آینده در مقابلشون قرار داره(که یکیش هم همین حبس قانونی آقایان موسوی و کروبی هستش)، دست به خودکشی دست جمعی نزنن!

نظرات  (۲)

  • سید مرتضی موسوی نژاد
  • سلام.....سلام منو به پسرام برسیون بگو جای این مطالب تو در سمعک خالیه....به سبک متن نوشتنت ادامه بده یک ژورنالیست حرفه ای میشی....
    پاسخ:
    سلام علیک و رحمة الله! زیارت ها قبول
    لطف کردی
    هماهنگه!
    سلام
    آفرین!
    یعنی سه مرتبه آفرین!
    واقعن مشعوف شدیم.

    پاسخ:
    علیک سلام!
    اضاف کردی...
    لطف کردی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی