صراط

تنها راه نجات از مرگ... "شهادت" است!

صراط

تنها راه نجات از مرگ... "شهادت" است!

ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم
غافل از آنکه شهادت را جز به "اهل درد" نمی دهند...

طبقه بندی موضوعی

چند سکانس متفاوت از چرایی سقوط تمدن غرب؛


مقدمه

در طول تاریخ تمدن های مختلفی به وجود آمده و از بین رفته اند. در قرآن هم برای جوامع مثل انسان، طول عمری در نظر گرفته شده. تولد و نابودی این جوامع بستگی به عملکرد انسان های تشکیل دهنده ی آن و نوع جهان بینی آنها بستگی دارد. در ادامه مطلب میخواهیم دلایل سقوط تمدن غرب را از دیدگاه دو سیاستمدار معروف آمریکایی و سپس از دیدگاه مقام معظم رهبری بررسی کنیم و در آخر پیش بینی رهبر انقلاب را از این سقوط مطرح کنیم. تمدن غرب عناصر مثبتی را در خود داشته که این سقوط را به تعویق انداخته است. برای مثال همین فرهنگ تلاش و پشتکاری که در جوامع غربی وجود دارد. ولی نکات منفی این تمدن آنقدر زیاد است که نکات مثبت این تمدن هم نخواهد توانست جلوی این افول را بگیرد.


سکانس اول
سخنان تکان دهنده ای از سیاستمداران معروف آمریکایی
جان فاستر دالس وزیرخارجه آمریکا در زمان ریاست جمهوری دوایت د.آیزنهاور در کتاب "جنگ و صلح"، هشدارهای تامل برانگیزی به آمریکا و جهان غرب می دهد. در بخشی از این کتاب تحت عنوان "نیازمندی های روانی ما" چنین آمده است:
در اجتماع ما یک مشکل اساسی به شکلی کاملا مرموز موجود است و همین مشکل است که ما را دچار این وضع ناهنجار روحی ساخته و قدرت دفاعی را از ما سلب کرده و سرگردانی و وحشت را بر ما مستولی ساخته است. این مشکل تازه ای در تاریخ ما است!  البته نباید تصور شود که این یک مشکل مادی است، زیرا ما امروز بزرگترین دستگاه های تولیدی جهان را در اختیار داریم. مشکل ما مسئله ی کمبود ایمان صحیح و قوی است که بدون آن، همه ی امکانات ما حقیر و ناچیز است.
سیاستمداران ما هر اندازه قدرتمند شوند و به هر پایه از زیرکی و هشیاری برسند، دانشمندان هرچه به عدد اختراعات بیفزایند و بالاخره بمبهای ما هرچه قوی تر و خطرناکتر شوند باز نخواهد توانست جای این کمبود را پر کنند. مردم ما تا زمانی که مادیات را تنها مایه امید و پشت گرمی خود قرار داده اند، خطر آینده امری حتمی است.
ما می بینیم آن کسانی که به یک مبدا آسمانی و مقدس ایمان دارند، در راه برقراری خواسته های او بی دریغ مجاهدت می کنند، زیرا همین ایمانشان به آنها نیر و برتری و آگاهی می بخشد. این چنین مردمی، نه فقط برای امروز، که برای آینده، و نه تنها به نفع خود، که به سود ابناء بشر فعالیت می کنند و اجتماعی که بر پایه ی اخلاق و فضیلت بنیان گذاری شده است، اگر در شرایط مساعد مادی قرار گیرد بی گمان سرچشمه ی ثروت و رفاه و خوشی برای عموم بشر خواهد شد.
ولی وقتی که این نتایج فرعی یعنی ثروت و رفاه مادی برای جامعه ای به وجود آمد، آن قدر افراد را سرگرم و مشغول می سازد که آن را نتیجه و هدف نهایی می دانند و از تلاش در راه هدف راستین خویش بازمی مانند و کوشش برای نیل به مادیات را وجهه همت قرار می دهند و هر آن گاه که وضع اجتماعی بدینسان دگرگون شد و نتیجه ضمنی و فرعی به صورت هدف نهایی درآمد، خطر سقوط آن اجتماع روز به روز، رو به فزونی است.
 
جان کندی رییس جمهور اسبق آمریکا در کتاب "استراتژی صلح" اینچنین از وضعیت اسف بار آمریکا می نالد. هرچند که کندی از مواردی گلایه می کند که در دنیای امروز تمدن غرب، ده ها برابر رشد کرده است و تمدن غرب را در سراشیبی سقوط قرار داده است:
تقریبا از هر دو جوان آمریکایی یکی از آنها بر اثر ضعف جسمی و اخلاقی شایسته ی هیچگونه خدمت نظامی نیست و این نکته ای است که اداره سلکتیو سرویس ما آن را گواهی کرده است، و تازه آنهایی هم که انتخاب شده اند، به قول یکی از ژنرال های ما، به طور کلی عده ای یاس آورند. منافع مادی ما زیاد است، سطح زندگی ما بالاست، ولی به همین نسبت جنایات ما فزونی گرفته است. به همین نسبت طلاق، جرایم اطفال(!) و بیماری های روحی ما افزایش یافته است. به همین نسبت گسترش آسودگی خیال و رخوت و تعداد کودکان اخراج شده از مدارس زیاد شده است. می پنداریم که دیگر احتیاجی به آن روحیه و ایمان نداریم، زیرا اتومبیل برای راندن، تکمه های خودکار برای فشار دادن و برآوردن احتیاجات آنی خود، و تلویزیون برای نظاره کردن داریم...


سکانس دوم

«غرب دچار بحران شدید هویت فرهنگى و شخصیتى بوده و به علت از بین رفتن پایه‏هاى اخلاق از درون در حال متلاشى شدن مى‏باشد.»

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار نمایندگان فرهنگى جمهورى اسلامى ایران در خارج از کشور ، 11/6/76

 

اتفاقاً بعضی از صاحب‌نظران غربی همین چند روز قبل گفتند که امروز وضع آمریکا و غرب شبیه وضع شوروی سابق در سالهای اواخر دهه‌ی ۸۰ میلادی است که منجر به سقوط شد. یعنی وقتی یک رژیمی، یک نظامی از لحاظ گفتمان، از لحاظ منطق، در چشم مردم خودش ساقط بشود، دیگر امیدی به بقای این رژیم نیست.

خطبه‌های نماز جمعه تهران، 14/11/1390

 

فرهنگ غربی خانواده را متلاشی کرد. امروز یکی از مشکلات بزرگ دنیای غرب، متلاشی شدن خانواده‌هاست، افزایش فرزندان بی هویت است. اینها گریبان غرب را خواهد گرفت. حوادث اجتماعی بمرور پیش می‌آید. غرب از همین نقطه سخت‌ترین ضربه‌ها را خواهد خورد و این تمدن مادی پر زرق و برق از همین نقطه فرو خواهد ریخت.

بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در اجلاس جهانی «زنان و بیداری اسلامی»، 24/01/1391

 

مشکلاتی که امروز در غرب وجود دارد، این قانونهای ابلهانه و خباثت‌آمیزی که اینها در زمینه‌ی مسائل جنسی دارند میگذرانند، اینها را به ته درّه دارد حرکت میدهد. این انحطاط، قابل جلوگیری هم نیست؛ اینها محکوم به سقوطند. تمدن غربی چه بخواهد، چه نخواهد، دیگر قادر نیست جلوی این سقوط را بگیرد. ترمز این وسیله بریده است، جاده هم بشدت لغزنده و سراشیب است. اینها گناه کردند آن وقتی که ترمز را بریدند و آمدند خودشان را در لب این پرتگاه قرار دادند؛ لذا محکوم به شکستند.

 

 زوال تمدنها، مثل سر برآوردن تمدنها، یک امر تدریجی است - یک امر دفعی و فوری نیست - و این تدریج دارد اتفاق میافتد و گمان نمیکنم از چشم این نسل یا نسل بعد از این نسل دور بماند؛ خواهند دید که چه اتفاقی میافتد.

بیانات در دیدار جمعی از مداحان در سالروز ولادت حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها، 11/02/1392


  • امیرحسین رفعتی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی